آخرین نامه شهید رضا محمدی بهمن آبادی قبل از قتل عام 67
این آخرین نامه است که رضا محمدی بهمن آبادی در عید ۶۷ برای خواهرش مریم محمدی که در بند یک آموزشگاه بود فرستاد. هر دو خواهر و برادر در تابستان داغ ۶۷ سربدار شدند.
یادشان گرامی
خواهرم گل من
با سلامی به بلندای آفتاب بهار خجسته بهارت را تبریک می گویم بهار را دوست می داریم بخاطر زیبایی و طراوتش بخاطر پیامش که رهایی از همه خمودیهاو شکستن همه سردیها و میرندگیهاست مگرنه اینست که همه نباتات در این هنگامه بهار رویش دوباره میابند در این فصل بالنده و شکوفا می گردند زیرا سکون و سردی دراین زمانه جایی ندارند آنچه هست رشد است و رویندگی بی وقفه تابینهایت متعالی تاخدا پس ما هم همگام با این تحول طبیعت که بلبلان سرمست از شادی نغمه می سرایندو رویش دوباره گیاهان سعی در رسیدن به آنچه که خدابرایمان ترسیم کرده باشیم قاصدان عشق هدیه ام را که عطر هزاران شکوفه بهاری است به پروازدرآمدند تا آنرا بر گونه هایت بنشانند خوشحالم که بعد از هفت سال محروم از دیدارت توانستیم همدیگر راببینیم به امیدروزیکه ما کبوترها دوباره به آشیان برگردیم وروزی که دیگر غم نباشد و همه انسانهاهمدیگر رادوست داشته باشند در غمهای هم بگرییم و در شادی همدیگربخندیم آنوقت برویم وقت سحر درو کنیم گندمها رو نازنین مریم