از کیوسک تا اوین

از کیوسک تا اوین

(بمناسبت سالروز دوم مرداد ) هجده ساله بودم و یک ماه قبل کلاس سوم دبیرستان را پشت سرگذاشته بودم. بعدازظهر
غم اين خفته چند خواب از چشم ترم مى شكند

غم اين خفته چند خواب از چشم ترم مى شكند

حيدر على حجتى ، ميرزاى زندان از سربداران گمنام ٦٧ به بهانه عكسى از حيدر كه ديشب بعد از ٣٤
برای حاج داوود هر زندانی سوژه‌ای برای شکنجه کردن بود-توضیح شکنجه شبهای بی نهایت

برای حاج داوود هر زندانی سوژه‌ای برای شکنجه کردن بود-توضیح شکنجه شبهای بی نهایت

کبری جوکار شاهد جنایات حاج داوود در حق زنان زندانی بود من در سال‌های ۶۳ و۶۴ در زندان قزلحصار بودم.
در اعماق تاریک قزلحصار و گوهردشت چه گذشت؟

در اعماق تاریک قزلحصار و گوهردشت چه گذشت؟

ناگفته های خانم اقدس حسنی حاج داوود و لاجوردی با زندانیان سیاسی دهه ۶۰ چه می کردند؟ من اقدس حسنی
داستانی هولناک از شکنجه زنان زندانی در واحد مسکونی : تجاوز به زنان زندانی

داستانی هولناک از شکنجه زنان زندانی در واحد مسکونی : تجاوز به زنان زندانی

خانم پوران نائبی زندانی سیاسی دهه ۶۰ داستان زندان و شکنجه‌اش توسط حاج داوود رحمانی را چنین آغاز می کند:
شب يلداى ١٣٦٠ اولين شب زندان

شب يلداى ١٣٦٠ اولين شب زندان

شب يلداى ١٣٦٠ اولين شب زندان سال ١٣٦٠ يكى از پر مخاطره ترين و پر فراز و نشيب ترين ،
پسرمنه! …پسر من

پسرمنه! …پسر من

سال 59 بود، تهران، سوار اتوبوس شدم خط 131 اگه اشتباه نكنم بود ،از مسير بهارستان به پيروزي، فلكه دوم
ستاره گان شبکوب – شکوفه مجد

ستاره گان شبکوب – شکوفه مجد

وقتی به آسمان مقاومت چشم می دوزیم، کهکشانی از ستاره گان را می بینیم، که، در سیاه ترین شبهای تاریخ
گزارشی کوتاه و تکاندهنده از بهداری اوین در سال ۱۳۶۰

گزارشی کوتاه و تکاندهنده از بهداری اوین در سال ۱۳۶۰

نصرالله مرندی گزارشی کوتاه و تکاندهنده از بهداری اوین در سال ۱۳۶۰ سالها از آن زمان می گذرد و خاطرات
صدای باران روی برگهای انجیر

صدای باران روی برگهای انجیر

۹ مرداد ۶۵ -روز دستگیریمان- است. روزی که مرا به همراه بهاره و بیژن با عباس بردند و ما سر