سال 1392 بود که به ناگاه دریافتم که مصداقی در عرض 8 روز با این مقدمه که”نامه ای طولانی ای
از شاهدان شرزه تا خون فروشان هرزه از حمید خلاق دوست تا ایرج مصداقی زمان به تندی برق و باد
كميسيون امنيت و ضد تروريسم شوراى ملى مقاومت، هشدار ميدهد در مورد تحركات رژيم براى از زير ضرب خارج كردن
هنگامیکه عربده کشی و فحاشی های تواب تشنه به خون ایرج مصداقی روانپریش ومامور برونمرزی اخوندی را دیدم ،آنجائیکه بی
برادرم در سال ۵۴ توسط ساواک، بر اساس اطلاعاتی که یکی از همرزمان نزدیکش به ساواک داده بود، دستگیر شد،
طی اخبار حاصله از بیت حضرت آیت الله العضمی ایرج مصداقی، بدنبال درج دو اطلاعیه زندانیان سیاسی مبنی بر افشای
سخنم را با یاد دو همبند شهیدم مجاهدین سرفراز و گمنام احمد رضا محمدی مطهری و سیامک طوبایی آغاز میکنم
برای بستن گریزگاههای دژخیم (حمید نوری)سازمان و هواداران هر کاری توانستند کردند و باز هم خواهند کرد. شماری شهادت دادند
رضا فلاحی هستم و به مدت ۱۰سال از شهریور ۱۳۶۰ تا شهریور ۱۳۷۰ در زندانهای نیروی هوایی؛ دژبان مرکز؛ اوین؛
«در راستای اهداف وزارت اطلاعات رژیم آخوندی و مزدوری برای آن» سری نوزدهم با «۹۵» امضای افزوده شامل ۶ زنـدانی